جدول جو
جدول جو

معنی گنده خوراک - جستجوی لغت در جدول جو

گنده خوراک
(گَ دَ / دِ خوَ / خُ)
آنکه خوراکش چیزهای گنده چون سیراب و شکنبه و جز آن است. (یادداشت مؤلف). و رجوع به گنده خور و گنده خوار شود
لغت نامه دهخدا
گنده خوراک
کسی که خوراکش چیز های بدبو و پست (مانند شکنبه روده و غیره) باشد
تصویری از گنده خوراک
تصویر گنده خوراک
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گنده خوار
تصویر گنده خوار
آنکه چیزهای گندیده و فاسد بخورد
فرهنگ فارسی عمید
(گَ دَ / دِ خوَ / خُ)
عمل گنده خوراک. و رجوع به گنده خوراک و گنده خوار و گنده خور شود
لغت نامه دهخدا
(گَ دَ / دِ خوا/ خا)
عمل گنده خوار. رجوع به گنده خوار و گنده خور شود
لغت نامه دهخدا
(گَ دَ / دِ خوَ / خُ)
گنده خواری. رجوع به گنده خور شود
لغت نامه دهخدا
(چَ / چِ مَ زَ)
رجوع به گنده خور شود
لغت نامه دهخدا
(چَ / چِ مَ / مِ)
آنکه چیزهای پست و متعفن چون روده و شکنبه و امثال آن خورد
لغت نامه دهخدا
تصویری از گنده خوراکی
تصویر گنده خوراکی
خوردن خوراکهای بد و پست (مانند شکنبه روده و غیره)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گنده خواری
تصویر گنده خواری
کسی که چیز های بدبو و پست (مانند شکنبه روده و غیره) خورد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گنده خوری
تصویر گنده خوری
خوردن خوراکهای بد و پست (مانند شکنبه روده و غیره)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گنده خوار
تصویر گنده خوار
کسی که چیز های بدبو و پست (مانند شکنبه روده و غیره) خورد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گنده خور
تصویر گنده خور
کسی که چیز های بدبو و پست (مانند شکنبه روده و غیره) خورد
فرهنگ لغت هوشیار